به همت دبیران شاهد و ایثارگر استان و پردیس علامه امینی تبریز صورت گرفت
دیدار رئیس و هیئت رییسه دانشگاه فرهنگیان استان آذربایجان شرقی با خانواده های معظم ومعزز سرداران شهید میرحسین و میرحسن امجدی
پیگیری امور خانواده های شهدا و ایثارگران رسالت و وظیفه مهم مسئولان ومدیران کشور است
به گزارش روابط عمومی دانشگاه فرهنگیان استان آذربایجان شرقی دکتر خدیوی رییس دانشگاه فرهنگیان استان وحجت الاسلام والمسلمین حاج آقا نقیان مسئول دفتر نهاد مقام معظم رهبری در دانشگاه ،خیر خواه رئیس بنیاد شهید وامورایثارگران شهرستان بناب ، مدیران نظارت ، مالی و منابع انسانی استان به همراه مدیر شاهد وایثارگران استان و دبیر شاهد و ایثارگران پردیس علامه امینی تبریز با حضور در منزل سرداران شهید بزرگوار سید حسین و سید حسن امجدی با خانواده های بزرگوارشان دیدار کردند.
دکتر خدیوی رییس دانشگاه فرهنگیان استان ، در دیدار از خانواده های معظم سرداران شهید امجدی، گفت: تکریم مقام والای مادران و همسران معزز شـهدا، ترویج فرهنگ ایثار و شـهادت در جامعه و پیگیری امور خانواده های شهدا و ایثارگران رسالت و وظیفه مهم مسئولان کشور است.
مدیر امور پردیس های استان با اشاره به بصیرت فاطمی و زینبی مادران و همسران مکرم شهدا افزود : همسران گرانقدر شهدا اسوه های صبر و ایمان و گنجینه های گرانبهای این نظام اسلامی اند که حق بزرگی بر آحاد مردم و مسئولان دارند.
رئیس دانشگاه فرهنگیان استان خاطرنشان کردند: ما هر آنچه در نظام اسلامی داریم از خون شهداست وعزت ما و نظام ما به برکت خون شهدا است.
دکتر خدیوی ، جایگاه خانواده شهدا و به ویژه والدین شهدا را نزد خدا خاص و باعظمت دانست و افزود: شهیدان جان خود را فدا کردند تا امروز کشور ما امنیت و آرامش داشته باشد و باید قدردان خانواده شهدا باشیم
رئیس بنیاد شهید وامورایثارگران شهرستان بناب نیز ضمن ابراز خرسندی از حضور ریاست دانشگاه و هیئت همراه در شهرستان بناب افزود: دیدار با خانواده شهدا را روحیهبخش و حضور در کنار خانواده شهدا توفیق الهی برای مسئولان و خدمتگزاران نظام است و امروز آرامش حاکم بر جامعه را مدیون قطره قطرههای خون شهدا هستیم.
خیر خواه گفت : خانواده شهدا افتخار ملت ما هستند و شهید جاودانه ترین و مقدس ترین واژه انقلاب است و مسئولان نیز بایستی در این مسیر، شأن خانواده های معظم شهدا را حفظ نمایند.
در این دیدار که به منظور پاسداشت مقام شهدا ، جانبازان و ایثارگران انقلاب و دوران دفاع مقدس و زنده نگه داشتن یاد و خاطره رشادت ها و جانفشانی های این عزیزان صورت پذیرفت ، ضمن تجدید بیعت با آرمانهای والای معمار کبیر انقلاب اسلامی و مقام معظم رهبری(مدظله العالی) ، بر ادامه راه شهدای گرانقدر ، تأکید گردید.
گفتنی است شهید میر حسین امجدی در سال 1361توسط منافقین کور دل شبانه موقع آمدن از سپاه ترور و به درجه رفیع شهادت نائل می آید از این شهید بزرگوار همسر بزرگوارش حاجیه سیده خانم ذکیه فتحی و 2 پسر و دو دختر به یادگار مونده است و شهید میرحسن امجدی در 1367 موقع آمدن از جبهه (اهواز) در بمباران هوایی ترکش دشمن یکی از پاهایش و بدنش رامجروح ، که در اپر صدمات زیاد به درجه رفیع شهادت نائل می شوند. از این شهید بزرگوار نیز همسر گرامی اش کربلایی خانم عالمه آقایی و 3 پسر و 3 دختر به یادگار مانده است. پدر و مادر این شهیدان به رحمت ایزدی پیوسته اند .
سرکار خانم حاجیه ذکیه فتحی همسر سردار شهید سید حسین امجدی در بیان یکی از خاطراتش گفت : ( چون پسر عمو و دختر عمو بودیم پدر شوهرم رو که عمویم بود عمو صدا می کردم) عمویم حاج میر عبداله امجدی پدر بزرگوار سرداران شهید سید حسین وسید حسن امجدی مباشر زمان و موذن و حل اختلافات مردم چند روستا و حتی پاسگاه هم خونه عمویم بود عمویم صدای دلنشین و دلربایی داشت که هر وعده اذان به پشت بام مسجد می رفت چنان صدایش برام دل انگیز بود که سحر با صدای حاجی میر عبداله برای نماز بلند می شدیم که همون صدا بعد از عمویم به شهید میرحسین امجدی رسید شهید وقتی نوحه یا روضه می گفت من جلو اشکهایم رو نمی توانستم بگیرم بعدها هم بعد از شهادت میرحسین این صدا به فرزندانم سید پیمان ،سید بهنام و سیده نعیمه امجدی رسید که هرسه در مسابقات قرآنی یا سرود چندین بار مقام های مختلفی را کسب کردند .
همسر سردار همچنین گفت : صداهای دلنشین پدر شوهرم و میرحسین تا سید پیمان پسر بزرگم منو به فکر انداخت تا خونه ای که الان زندگی می کنم یک طبقه آن را حسنیه آقا ابا عبدالله الحسین کنم تا این صداها ماندگار شود .
این شیرزن مسلح کردستان درادامه گفت : به پیشنهاد خودم ، پسرانم ( سید پیمان و سید بهنام )را مامور کردم تقریبا ده سال پیش با ثبت یک گروه جهادی بنام سرداران شهید امجدی وابسته به حسنیه سردار شهید میرحسین امجدی در سپاه پاسداران کارهایش رو انجام دادند و الان ، هروقت کمک مومنانه و معیشتی و یا آباد کردن مساجد و مجتمع های ورزشی و کمک به افراد تحت پوشش نهاد های امداد و بهزیستی نیاز شد کمک می کنیم علی الخصوص قبل از ماه رمضان هرسال بسته های معیشتی در اختیار مردم نیاز مند قرار می دهیم .
سرکار خانم سیده فتحی همسر سردار شهید میرحسین امجدی در بیان خاطره ای از تحویل دهها اسلحه M ام یک و ژ3 و چند جعبه مهمات وفشنگ بعد از شهادت سید به دوست اش حاج جهانگیر نویدی که فرمانده گردان بود تحویل و بعد ها او نیز توسط منافقین به شهادت می رسد
شیرزن مسلح کردستان در ادامه بیان خاطرات از تیراندازی شبانه خودش که شهید میرحسین امجدی با شهید حاج جهانگیر نویدی و شهید ابرازه برای شناسایی مخفیگاه منافقین می رفتند گفت: وقتی سید می رفت در خانه تنها می شدم و از طرفی چون خونه ما نزدیک جاده بین المللی و چسبیده به آن بودو طرف دیگر ما مدرسه بود یعنی تقریبا در بیرون روستا بود و علاوه بر آن خونه ما پایگاه چندین روستا و بخصوص7روستای کرد نشین تپه رش ، نبی کندی ، پایین ، قلعه ، حیران ، چغانلو ، جعفرآباد ،چلیک و قره پاپاق و کور آباد بود.این شیرزن مسلح چند لحظه سکوت اختیار می کند و بعد در حالی که اشک چشمانش را پاک می کند می گوید: اسلحه ژ3 را چنان میرحسین شوهرم برام یاد داده بود که با یک دست گلنگدن اسلحه را می کشیدم بعد از شیشه دایره ای اتاق که بریده بود به هر طرف رگبار می کردم تا منافقین نفهمند کسی خونه نیست ،و بچه ها رو زیر پاهایم می خوابوندم و خودم تا سحر نگهبانی و کشیک می دادم تا مباد بیایند و اسلحه ها رو ببرند .
همسر سردار شهید سید حسین امجدی در پایان با تشگر و قدر دانی از رئیس دانشگاه فرهنگیان استان و هیئت همراه ایشان و آرزوی سلامتی برای آقا امام زمان (عج) و مقام معظم رهبری (مد ظله العالی) گفت : دشمنان رهبری و اسلام و انقلاب بدانند درست است دیگر پاهایم درد و توان رفتن ندارم و پیر شدم ولی خودم و پسرانم سید پیمان و سید بهنام آماده ایم اگر رهبری فرمان دهد جانمان را فداکنیم.
در ادامه این دیدار سرکار خانم عالمه آقایی همسر سردار شهید میرحسن امجدی نیز در بیان خاطراتی از شهید سید حسن گفت : موقع رفتن به جبهه گفتم این شش بچه کوچک رو چطور من تنهایی با هاشون کنار بیام اما شهید میرحسن برگشت و با لبخند گفت: من که سفرمکه نمی روم ، میروم خط مقدم جبهه اگر تیر خوردم من رو شهید حساب نکنید ولی اگر با ترکش بمب یا خمپاره شهید شدم اون وقت شهیدم .
همسر سردار سید حسن امجدی در حالی که اشک از چشمانش سرازیر می شود می گوید : موقع رفتن به جبهه گریه کردم و بچه ها نیز با من اشک ریختند که برگشت گفت بابا شوخی کردم. بعد رفت .نزدیک های عید زنگ زده بود مخابرات وقتی رفتم باهاش صحبت کنم گفت چهارشنبه سوری یک گونی وسایل میگیرم میام خونه مرخصی گرفتم . منم هم خوشحال رفتم خونه رو سروسامان دادم بعد منتظرشدم اما خواست خدا چیز دیگه ای بود سید حسن موقع بازگشت از جبهه با راکت هواپیمای دشمن مجروح و پایش رو از دست داد وقتی از بیمارستان اومد خونه گفت یادته موقع رفتن به جبهه گفته بودم اگر تیر خوردم شهید نیستم ولی حالا ترکش پایم رو و بدنم رو سوراخ و عفونت کرده ، بعد گفت آمده بودم از شما و بچه ها خداحافظی کنم پسر بزرگم مرسل امجدی رو کنارش فراخواند و ظاهرا از او خواست مواظب من و برادران وخواهرانش باشد. مرسل در حالی که گریه می کرد شهید میرحسن امجدی حالش خراب و در راه بیمارستان شربت شهادت می نوشد .روح اش شاد ویادش گرامیباد.
مزار این سرداران شهید ( مزار سردار شهید میرحسین امجدی در گلزار شهدای میاندوآب و مزار سردار شهید میرحسن امجدی در گلزار شهدای روستای چلیک از توابع میاندوآب می باشد. روحشان شاد و راهشان پررهرو باد.
در پایان ضمن گرامیداشت یاد و خاطره شهدا و نثار فاتحه به روح بلند سرداران شهید امجدی و روح مادر و پدر بزرگوار این سرداران شهید (حاج میرعبدالله امجدی طی مراسم ویژه ای از همسرا ن معظم این دو سردار شهید بزرگوار 1 - سرکار خانم حاجیه سیده ذکیه فتحی همسر سردار شهید میرحسین امجدی 2- سرکار خانم کربلایی عالمه آقایی همسر سردار شهید میرحسن امجدی در حسنیه سردار شهید سید حسین امجدی شهرستان بتاب تجلیل و قدر دانی شد.
گفتنی است که هر دو همسر بزرگوار این دو شهید بزرگترین آرزوی شان را دیدار با حضرت آقا مقام معظم رهبری عنوان واز مسئولین خواستند به همراه فرزندانشان حضرت آقا را ملاقات کنند.





